+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۰ ساعت 19:2 توسط گروه اینترنتی مهراملش
|
بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوستان خوبم راستشو بخاین این وبلاگ قریب به چندین ماه بودکه به بررسی سخنان اندیشمندان ومتفکرین دنیا می پرداخت. بادیدن جنایتی که امریکای جنایتکارواروپای لائیک درحق ایران کردند وباساختن فیلم سینمایی منحوس300چهره تاریخ پررمزورازایران مان را به صلابه کشیدند....دیدن افسانه ساختگی جومونگ که قریب به 1سال واندیست چشمان 70میلیون ایرانی رابرتاریخ کهن این مرزوبوم بسته من را وادارکرد که برگستره تمدن ایران باستان ونیزجمیع افتخارات این مرزوبوم حدیث مظلومیت بسرایم.... دراین وبلاگستان مدنظردارم تاتاریخ کهن ایران راازسه منظرتاریخ باستان-تاریخ ادیان وفرق اسلامی ونیز30سال مجاهدت گهواره نشینان حامی پیرفرزانه جماران خمینی کبیر(ره)به بررسی موشکافانه گذاشته تا ببینیم برماایرانیان چه رفته که هم اکنون به بزرگترین مصرف کننده آثارتمدن های جدید نوظهورمبدل گشته ایم.... بدیهی است دراین مسیر پرسنگلاخ به کمک شمادوستان محققم نیاز مبرم دارم.... ""وامابعد""": تاریخ ، داستان تلخ و شیرین یک ملت نیست ، تاریخ ، علم است و برای ما روشن می کند که کژی ها و راستی ها ی گذشته ی ملّت ها ، چه بوده است . تاریخ ما را متوجّه اهمیّت نقش شخصیّت ها ، در شکل دادن به سر نوشت مردم می کند و می آموزد که شخصیّت های تاریخی در نیک بختی و ذلّت مردم ، چه نقشی ایفا کرده اند. در علم تاریخ ، شخصیّت های تاریخی به درستی و بی طرفانه موردارزیابی قرارمی گیرند ، بدی ها و بی خردی های آنان نماینده می شود و نیکی ها و خردمندی های آنان بازگو می گردد. علم تاریخ روشن می سازد که کمتر کسی با وجود نیک اندیشی و مردم دوستی به دور از خطا بوده است ، ونیز مارابرحذر می دارد که از شخصیت های تاریخی بت نسازیم و آنان را ستایش نکنیم وبه ما تأکید می کند که از تحسین نابخردانه ویا بد گویی غی منصفانه درباره ی آنان دوری کنیم وبا تحلیل علمی بکوشیم تاچهره ی هریک از آنان را آن گونه که هست با همه ی زیباییها و زشتی ها بنمایانیم . جامعه شناسان و فلاسفه تاریخ ، برای هر تمدّن و فرهنگ ، عمر معیّن و دوران مشخّصصعود و نزول ، ظهور و سقوط ، اوج و حضیض ، قایلند . آنان بر این باورند که همان طور که یک فرد ، روزی متولّد می شود ومرحله ی کودکی را پشت سر می گذارد ، دوران نوجوانی و جوانی او می رسد ، قدرت وصلابت و استحکام پیدا می کند ، آن گاه پس از اقتدار و شکوه و زیبایی و توانمندی ، دوران قوس نزولی اش فرا می رسد ، کم کم ضعف و فرسودگی در سازمان وجودش ظاهر می شود ، حالت تهاجمی جایش را به حالت تدافعی می سپارد و به تدریج به پایان زندگی و آخرین لحظات حیات و آخر خط می رسد. فردوسی شاعر بلند آوازه ی ایرانی در این باره می گوید: چنین است فرجام آوردگان یکی خاک یابد یکی فرّوجاه قرآن کریم کتاب آسمانی ما مسلمانان ، نشانگر این واقعیّت است که هرگز اقتدار،امکانات ، دولت و حکومت ، تا آخر حرکت تاریخ در اختیار یک ملّت ، گروه ، سلسله و پادشاه باقی نمی ماند بلکه دست به دست می گردد وهر چند گاه نوبت به جمعی می رسد تا به حکومت برسد. حضرت علی علیه السلام در خطبه 22 نهج البلاغه می فرمایند: (( ازگذشتگان موعظه بگیریدپیش از آنکه آیندگان از شما عبرت و موعظه بگیرند.)) اگر بشر با تعمّق و تفکّربه زندگی گذشتگان بپردازد ، بهترین تجربهی آموزش ودرس عبرتی خواهد بود که بسیاری از گره های اجتماعی جامعه را باز و آن را درمان خواهد نمود. ناصر خسرو دراین باره چنین میگوید: فرجام کار خویش نگه کن چو عاقلان فرجام جوی ، روی ندارد به رود و جام قرآن کریم ، عنایت ویژه ای به سر گذشت پشینان دارد و هفت مرتبه تأکید می کند << قل سیروا فی الارض ، باتوجه کامل در زمین گردش کنید.>>
یا حق الهی به امیدتو اهدایی ازطرف:::: گروه اینترنتی مهراملش aamlashizade.blogfa.com